0
درباره نوشتن
ارسال از روز کاری
خرید اقساطی با دیجی پی
راهنما
تضمین کیفیت
کتاب «دربارهی نوشتن» چارلز بوکوفسکی، که به همت ایبل دبریتو گردآوری و در سال 2015 منتشر شد، چشماندازی نادر و صمیمی به ذهن یکی از سرسختترین و صریحترین صداهای ادبی آمریکا میگشاید. این مجموعهی نامهها که سالها منتشر نشده بودند و بعدها در سال2016 نیز در دسترس قرار گرفتند نه یک راهنمای رسمی نویسندگی، بلکه سفری صادقانه در میان مکاتبات بوکوفسکی با ناشران، دوستان و همکاران است؛ سفری که در آن فلسفهی آفرینش ادبی او با همان طنز گزنده، سرسختی و صداقت بیپردهاش آشکار میشود.
در مرکز این کتاب باور اصلی بوکوفسکی میدرخشد: نوشتن باید از ضرورت فوران کند، نه از محاسبه و طرحریزی آگاهانه. شعار مشهور او، «سعی نکن»، بیش از آنکه توصیهای به تنبلی باشد، دفاعی جسورانه از نوشتن به مثابه کنشی غریزی و ناگزیر است. او هر گونه صیقل دانشگاهی و زیباسازی مصنوعی را پس میزند و بیپرده اعتراف میکند که میخواهد نوشتههایش «ناهموار و خشن» بمانند، چرا که همین بیواسطگی است که به آنها نیرویی منحصر به فرد میبخشد. در لابهلای غرغرهای بیپروا، لحظاتی از ظرافت و تأثر نیز پدیدار میشود. برای بوکوفسکی نوشتن نه تنها حرفه یا سرگرمی، بلکه ضرورتی حیاتی و طناب نجاتی برای بقاست: «نویسندگی مرا از تیمارستان، از قتل و خودکشی نجات داده است. من هنوز به آن نیاز دارم. اکنون. فردا. تا آخرین نفس.» چنین جملاتی نشان میدهد که برای او نوشتن چیزی فراتر از بیان هنری است؛ نوعی زندهماندن، نوعی رهایی در دل نومیدی. او بارها تأکید میکند که نویسنده تنها زمانی نویسنده است که بتواند «همین حالا، امشب، همین دقیقه» بنویسد، بیآنکه در دام تعلل یا تصنع گرفتار شود. همین صداقت بیفیلتر و انرژی خام است که «دربارهی نوشتن» را اثری الهامبخش میسازد. هر سطر از نامهها با لحنی سرکش و در عین حال انسانی طنین میافکند، لحنی که نویسندگان تازهکار و خوانندگان وفادار را به یک اندازه مجذوب میکند. آنچه این کتاب عرضه میکند نه دستورالعملهای گامبهگام، بلکه یادآوری پرشوری است از اینکه هنر اصیل زمانی جان میگیرد که از درون بجوشد، نه از دل تکلیف و قرارداد.
از همین رو، این کتاب تنها یک سند ادبی نیست، بلکه نوعی وصیتنامهی هنری است که در آن بوکوفسکی فلسفهی نوشتن را به سادهترین و صادقانهترین شکل بیان میکند: نوشتن به عنوان بقا، به عنوان ضرورت، و به عنوان عمل خلاقی که باید در لحظه، با شور و بیهیچ تظاهر، تحقق یابد.












