0
خورشید رو به غروب
ارسال از روز کاری
نوع کتاب:
خرید اقساطی با دیجی پی
راهنما
تضمین کیفیت
ناشر نیماژ مولف اوسامو دازای مترجم آزاده سلحشور قطع جیبی نوع جلد شمیز تعداد صفحات 208 خورشید رو به غروب» در سال 1947 نوشته شد، یک سال قبل از خودکشی اسامو دازای. در آن زمان ژاپن شکست خورده بود. ارزشهای قدیمی از بین رفته بودند و دموکراسی و لیبرالیسم درحال جایگزینی با سنتها بود اما همه احساس درماندگی میکردند. داستان حول محور تجربیات و تصمیمات قهرمان قصه؛ کازوکو میچرخد و اغلب از خوانندگان سوال میپرسد: «هدف از انقلاب چیست؟ اصطلاح شادی چه مفهومی دارد؟» «خورشید رو به غروب» دورهی پس از جنگ در ژاپن و تغییرات اجتماعی پس از آن را بهعنوان پسزمینهای برای روایت داستان زوال یک خانوادهی اشرافی در نظر میگیرد. داستان از نگاه کازوکو، دختر مجرد یک اشراف بیوه روایت میشود. جستوجوی کازوکو برای یافتن معنای زندگی خود در جامعهای که جایی برای او ندارد، محور معمای رمان دازای را تشکیل میدهد. مادر کازوکو بیمار میشود و بهدلیل شرایط مالی خانواده مجبور میشوند به کلبهای در حومهی شهر نقل مکان کنند. برادرش که در طول جنگ به تریاک معتاد شده، مفقود شده است. وقتی کازوکو برمیگردد، سعی میکند با اوهارا رماننویس رابطه برقرار کند. این جابهجایی عاشقانه تنها به تعمیق بیگانگی او از جامعه میانجامد… نکتهی قابلتوجه در این رمان خوشریتم و جذاب این است که مخاطب میتواند دازای واقعی را در میان شخصیتهای رمان پیدا کند. البته که او قهرمان داستان ما که در نهایت از زیست سنتی میگریزد؛ یعنی کازوکو نیست اما در بستر روایت وقتی شخصیت مهم اما نسبتا کمپیدای داستان یعنی نائوجی؛ برادر کوچکتر وارد میشود، میتوان عقاید دازای حداقل در دورانی از زیستش را یافت و شاید برای همین هم هست که این شخصیت ما را عصبانی نمیکند بلکه همدردی برمیانگیزد. در واقع نویسنده در طول داستان، بیشتر از طریق شخصیت نائوجی، بخشی از مسائل اجتماعی و فلسفی آن دوره را مطرح میکند.