0
راز خدمتکار 2
ارسال از روز کاری
خرید اقساطی با دیجی پی
راهنما
تضمین کیفیت
از ماجرای قبلی کتاب نمیشه چیزی گفت که چی شده و میلی به کجا رسیده چون اسپویل میشه. همینقدر که بگین دردسر براش داشته و اتفاق های بدی تو اون خونه براش افتاده کافیه. میلی بعد از پشت سر گذاشتن اتفاقاتی که توی خونه ای که براش پیش اومده بود، حالا دوباره شروع به کار کرده و باز هم ترجیح میده جای کار کردن تو کافه یا منشی بودن، خدمتکار آدمهای پولدار باشه تا بتونه حقوق بهتری بگیره ولی هرکسی اون رو قبول نمیکنه چون داشتن سوسابقه برای پرستار بچه یا خدمتکار چیز جالبی نیست و هر کسی قبول نمیکنه. ولی بلاخره بعد از مدتی تو خونه ی گاریگ ها کار پیدا میکنه. اونا یه پنت هاوس خیلی بزرگ دارن که میلی نظیرش رو جایی ندیده. فقط خانم و آقای گاریک اونجا زندگی میکنن. آقای گاریک یه فرد متشخصه و با اینکه سنی ازش گذشته خیلی خوش تیپه و همیشه به خودش میرسه. روز اولی که میلی به اون خونه رفت، آقای گاریک بهش گفت که زنش مریضه و گاهی اصلا دوست نداره کسی رو ببینه و توی اتاقش میمونه. پنت هاوس آقای گاریک نزدیک خونه ی دوست پسر میلیه. براک یه وکیل خوش تیپ و تقریبا پولداره ولی مشکل قلبی داره و خیلی میلی رو دوست داره و میخواد رابطه شون رو جدی کنه ولی میلی قبول نمیکنه چون از گذشته ش میترسه و هیچی در مورد گذشته ش به براک نگفته. میلی توی یه محله ی خیلی خطرناک زندگی میکنه چون پولش فقط یه همونجا میرسه. همین که با اون پول هایی که بهش میدن بتونه شهریه دانشگاهش رو که مددکاری میخونه و هزینه زندگیش رو بده براش بسه ولی یک روز همسایه ش که همچین آدم درستی نبوده همش مزاحمش میشه و سعی میکنه بهش تجاوز کنه که میلی اون رو از پله ها پرت میکنه پایین و کار به پلیس میکشه. به خاطر همین میلی از ترس اون همسایه تصمیم میگیره حرف برام رو گوش بده و بره باهاش زندگی کنه. اینجوری به خونه ی گاریک ها هم نزدیک تره. یک ماه اولی که اونجا کار میکنه خانم گاریک رو نمیبینه. فقط گاهی یهو میبینه یکی از پشت در اتاق بهش زل زده و تا متوجه میشه در رو میبنده. میلی هرچقدر سعی میکنه باهاش ارتباط برقرار کنه نمیشه. آقای گاریک هم توصیه کرده بوده نباید مزاحم همسرش بشه. اما کمکم همه چیز عجیب تر میشه. صدای گریه یا شکستن چیزی از اتاق میاد و روی لباس های کثیف توی اتاق شستشو خون دیده میشه. آقای گاریک گاهی خیلی به هم ریخته س و با هدیه های گرون قیمت برمیگرده خونه و همه اینا باعث میشه میلی به همه چی شک کنه تا اینکه یک روز نمیتونه جلوی خودش رو بگیره و وارد اتاق خواب میشه و چیزی رو میبینه که همه چیز رو تغییر میده ...