قیام سرخ
قیام سرخ

0

از 0 نفر

قیام سرخ

ارسال از روز کاری

شماره جلد:

خرید اقساطی با دیجی پی

راهنما

تضمین کیفیت

تضمین کیفیت

او می گوید: "من برای رویایی زندگی می کنم که فرزندانم در آن آزاد متولد می شوند." "آنها همان خواهند شد که دوست دارند. آنها صاحب زمینی خواهند شد که پدرشان به آنها داده است. "

با ناراحتی می گویم: "من برای تو زندگی می کنم."

ائو گونه ام را می بوسد. "پس شما باید بیشتر زندگی کنید."

دارو یک سرخ است ، عضوی از پست ترین طبقه در جامعه ی آینده که توسط رنگ ها کد گذاری شده است. او مانند دیگر سرخ پوشانش تمام روز کار می کند و معتقد است که او و مردمش سطح مریخ را برای نسل های آینده قابل زندگی می کنند. با این وجود ، او با میل و رنج کار می کند ، با این اطمینان که خون و عرق او روزی دنیایی بهتر برای فرزندانش به دنبال خواهد داشت.

اما به دارو و هم نوعانش خیانت شده است. به زودی او متوجه می شود که بشریت نسل ها پیش به سطح زمین رسیده است. شهرهای وسیع و مناطق وحشی سرسبز در سراسر کره زمین گسترش یافته است. دارو - و قرمزهایی مانند او - برده های طبقه ی در حال انحطاطی بیش نیستند.

دارو با الهام از اشتیاق برای عدالت و رانده شدن از خاطرات عشق از دست رفته ، همه چیز را فدا می کند تا به موسسه افسانه ای نفوذ کند ، جایی برای اثرگذاری افراد گولدن ، جایی که نسل بعدی اربابان بشریت برای قدرت تلاش می کنند. او مجبور می شود برای زندگی و آینده ی تمدن خود با بهترین و وحشیانه ترین افراد طبقه ی حاکم جامعه رقابت کند. در آنجا ، او برای سرنگونی دشمنان به هیچ وجه متوقف نمی شود. حتی اگر به این معنی باشد که او باید یکی از آنها شود تا این کار را انجام دهد



قسمت هایی از قیام سرخ (کتاب اول)

وقتی به زمین های پست قلمرومان می رسیم. سکوتی مرگبار حکمفرماست. مه از میان درختان بیرون می زند. از میان مه عبور می کنم کسیوس و سورو هر کدام به طرفی رفته اند. حالا دیگر نمی توانم آنها را ببینم با صدایشان را بشنوم اما گرگ ها در جایی زوزه می کشند و سور و هم در جواب زوزه می کند. وقتی مادیان به وحشت می افتد، سعی می کنم تعادلم را حفظ کنم. دو بار زمین می خورم. در تاریکی، صدای خنده های کسیوس بلند می شود، سخت است به خاطر داشته باشم که تمامی این کارها را به خاطر ای یو انجام می دهم، که همه را برای آغاز یک شورش انجام می دهم. امشب حسی شبیه به بازی دارد و از نظری همین طور هم هست چرا که بالاخره دارم کمی خوش می گذرانم.


قلعه مان تسخیر شده است. این را نور آتشی که از داروهایش دیده می شود. به من می گوید. قلعه بر فراز دره واقع است و مشعل هایش در آن تاریکی مه گرفته هاله های عجیبی ساخته اند. سم های اسبم به آرامی روی چمن خیس فرود می آیند و رود متاس در سمت راستم همچون کودکی بیمار در نیمه های شب می جوشد و می خروشد. کسیوس همان جا اسب می راند اما نمی توانم او را ببینم.

محصولات مشابه


شوالیه هفت اقلیم

شوالیه هفت اقلیم

735,000تومان