پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه
پک اسکندریه

0

از 0 نفر

پک اسکندریه

ارسال از روز کاری

خرید اقساطی با دیجی پی

راهنما

تضمین کیفیت

تضمین کیفیت

چهارگانه‌ی اسکندریه در زمره‌ی طلایه‌داران ادبیات مدرن است که در جهانی متغیر به کندوکاو سرشت عشق و اشتیاق می‌پردازد؛ قصه‌ی دوستان و دلدادگان و دشمنانی که سرنوشتشان کلافی درهم‌پیچیده است از هوس‌ها و حسادت‌ها و هیجان‌ها.


به باور بسیاری از منتقدان، اسکندریه‌‌ای که لارنس دارل در این چهار رمان به تصویر کشیده، شهری است به عظمت لندنِ چارلز دیکنز، پاریس اونوره دو بالزاک و دوبلینِ جیمز جویس.


چهارگانه ی اسکندریه مجموعه ی چهار رمانی است که وقایعشان در مصر پیش از جنگ جهانی دوم و حین آن می گذرد. در سه جلد اول مجموعه روستین بالتازار و مونت آلیو سیر اتفاقاتی واحد هر بار از زاویه ی دیدی متفاوت روایت می شود. جلد چهارم کلیا مروری است جسته گریخته بر اتفاقات سه جلد پیشین شش سال پس از روی دادنشان

نویسنده در این مجموعه می کوشد مفهوم عشق - طیف کامل عشق از خالصانه ترین تعلق خاطرها تا شریرانه ترین هوس ها را در بستر روابطی پیچیده بکاود که انگیزه ها و نیروهای پیش ران آنها هرگز حتی برای طرفین درگیر به تمامی روشن نمی شوند

هر یک از شخصیت ها شرایط حاکم بر این روابط را برحسب مشاهداتی تفسیر میکند که محدودیت ها و موانعی نهانی مخدوششان میکنند؛ اختلاط این تفاسیر و جابه جایی زوایای دید راویان سرانجام به تقریبی از حقیقت می رسد

لارنس جورج دارل در طول جنگ جهانی دوم رایزن مطبوعاتی سفارت بریتانیا در قاهره و سپس اسکندریه شد و آشنایی اش با زنی یهودی به نام ایو کوهن در همان شهر به آفرینش شخصیت روستین و چهارگانه ی اسکندریه انجامید. او این مجموعه را در جنوب فرانسه به پایان رساند که از 1957 برای همیشه ساکنش شد. این چهارگانه در فواصل بین سالهای 1957 تا 1960 منتشر شد

دارل در جنبش سورئالیسم انگلیس مشارکت داشت و هنری میلر در این مسیر تأثیر بسیاری بر او داشت اما زمانی که انگلستان را در 1935 ترک کرد و ساکن یونان شد از این جنبش نیز عبور کرد و دست خود را در تجربه کردن باز گذاشت

آثار او را از این به بعد میتوان پلی دید میان سال های پایانی مدرنیسم و سال های آغازین پست مدرنیسم پس از جنگ جهانی دوم هم هرچه رئالیسم قوت و طرفدار بیشتری پیدا کرد نثر او به نثر باروک شباهت های بیشتری پیدا کرد

از دارل که در طول قرن بیستم از تحسین شده ترین و پرخواننده ترین نویسندگان انگلیسی بود، پیش تر چیزی به فارسی منتشر نشده است




نظر شخصی



در واقعیت اسکندریه و خاطره‌هاش اونجوری که تو این کتاب هست دیگه وجود نداره و تنها راه تجربه‌ش خوندن این کتابه. داستان در لایه‌ی سطحیش داستان یه عشقه شبیه خیلی عشق‌های دیگه، که ریسک‌ها و خطراتش برای مشاهده‌گر اون عشق اونقدر زیاده که نمی‌فهمه چرا یه آدمی تا این حد برای خاطر دوست داشتن خطر می‌کنه. اگر نوشته‌های خیلی ادبی رو فارق از معناش به خاطر سبک نوشتار دنبال کرده باشید عاشق ژوستین می‌شید. عاشق تک‌تک خطوطش و شاعرانگی نهفته در اون. عاشقانه‌ای که اصلا فکر نمی‌کردید خوندنش به زبان فارسی هنوز ممکن باشه. اما اگر از این دسته نباشید ژوستین شما رو با یک سوال رها می‌کنه. چرا؟

بالتازار(پزشکی در اسکندریه) میاد و بهتون می‌گه شما هم عین راوی انقدر شیفته‌ی این هزارتوی عشق شدید که نفهمیدید داشت چه اتفاقایی می‌افتاد. راوی‌ای که حالا با هر حرف بالتازار کمی بیشتر برامون آشنا می‌شه. جلد اول یه نگاه پرشور توریستی به اسکندریه‌ و آدماش می‌ده بهمون اما بالتازار مثل وقتیه که رفتی خونه‌ی یکی از محلی‌های اسکندریه و داری با اون دوباره تو همون خیابون‌ها و بین همون آدم‌ها قدم می‌زنی. داستان در اصلش فرقی نکرده اما روایت عمقی گرفته که تو می‌مونی و حیرت و درست وقتی که فکر می‌کنی همه چیز رو فهمیدی مونت‌آلیو وارد می‌شه. این بار تو به یه سفر سیاسی اجتماعی می‌ری تو اسکندریه. چیزهای پنهانی می‌فهمی از هر کسی که شاید جز خودش کسی ندونه. حالا همه‌ی باورهات زیرورو می‌شه و تو دیگه نمی‌دونی این اسکندریه واقعیه یا اون اسکندریه‌‌ی عاشقانه‌ای که در ابتدا شناخته بودی. همه‌ی بُعدهای جهان رو فقط یک چیز می‌تونه به هم متصل کنه و بهش معنا و منطق بده. و اون چیزی جز هنر و هنرمند نیست. هنرمند(کلیا) از جلد اول حضور گاه‌و‌بیگاهش به ما لحظه‌ای برای تامل می‌ده. هنرمند از ابتدا حضور داره اما درونیاتش تا سالها بعد به طور کامل برای ما روشن نیست. آشوب جنگ جهانی دوم اسکندریه‌ی کتاب رو برای همیشه از بین می‌بره و این جنگ هر هنرمندی رو وادار می‌کنه تا از آشوب درونیش بگذره و اسرار نهانش رو آشکار کنه. حالا که ما پایان همه چیز رو می‌دونیم، چرایی تمام اتفاقات رو فهمیدیم و تمام شخصیت‌هایی که بهشون عشق ورزیدیم و ازشون متنفر شدیم رو کامل شناختیم وقتشه بار دیگه ژوستین رو بخونیم. این بار اگر بخوایم هم نمی‌تونیم قضاوت کنیم. چرا که از بین رفتن اسکندریه روح عریان شخصیت‌ها رو به ما نمایان می‌کنه و اون‌ها چیزهایی رو به ما می‌گن که ما هیچ‌وقت جسارتش رو نخواهیم داشت.

محصولات مشابه


سیمای هیتلر در رسانه ها

سیمای هیتلر در رسانه ها

275,000تومان